۲۸دي برابر با ۱۸ژانويه 2008است. در چنين روزي در سال ۱۹۰۸ “هرمان اسنلن” چشم پزشك هلندي و مبتكر “چارتهاي اسنلن” درگذشت.
در چارتهاي اسنلن كه براي گرفتن ديد و سنجش بينايي به كار ميرود، ديد افراد معمولا به صورت كسرهاي اسنلن مثلا ۲۰/۲۰بيان ميشود.
اگر فردي ۲۰/۴۰را ميبيند چارتي كه اين فرد در ۲۰فوتي قادر به خواندن آن است مانند شخصي است كه ديد او ۲۰/۲۰است و ميتواند در فاصله ۴۰ فوتي چارت را بخواند.
اگر ديد ۲۰/۲۰است يعني ۱۰۰درصد ديد مورد نياز وجود دارد. در بينايي ۸۵ ،۲۰/۴۰درصد ديد مورد نياز است.
ديد بدتر از ۲۰/۴۰۰را تحت عنوان شمارش انگشتان، حركت دست، درك نور يا عدم درك نور اندازهگيري ميكنند.
در چنين روزي در سال ۱۹۷۸براي نخستين بار علت بيماري لژيونلاها توسط CDCجدا شد و “لژيونلا پنوموفيلا” نام گرفت.
لژيونلاها باسيلهاي هوازي گرم منفي هستند كه در ارتباط با عفونتهاي تنفسي هستند. لژيونلا پنوموفيلا هم نوعي باكتري گرم منفي هوازي است كه در ايجاد بيماري تنفسي انسان شركت دارد.
اين باكتري به عنوان يك عامل بيماريزا اولين بار در خلال همهگيري پنوموني در بين لژيونرهاي شركتكننده در گردهمايي سال ۱۹۷۶در فيلادلفياي آمريكا معرفي شد.
در ميان ۴۲گونه شناخته شده لژيونلا تاكنون ارتباط ۱۸گونه با عفونت -هاي انساني ثابت شدهاست.
لژيونلا پنوموفيلا (بخصوص سروتيپ اول و ششم آن) به عنوان عامل عمده همه گيري انساني لژيونلوز (بيماري لژيونر و تب پونتياك) پذيرفته شدهاست.
لژيونلا اصولا باكتري آبزي بوده و قادر است در منابع و مخازن آبي داراي دما، ،PHاكسيژن و مواد غذايي متفاوت به زندگي خود ادامه دهد.
اين باكتريها را ميتوان از آبهاي زيرزميني، آبهاي شيرين و حتي آب هاي سطحي درياچهها و باتلاقها جدا كرد. وسعت انتشار باكتري لژيونلاها در طبيعت را ميتوان به ارتباط ويژه آنها با ساير ميكروارگانيسمها مربوط دانست.
همزيستي لژيونلا با آلگها و ساير باكتريها به خصوص در مجموعه بيوفيلم، منابع غذايي لازم براي ادامه حيات باكتري را فراهم ميكند. از طرف ديگر لژيونلا ميتواند بعضي تك ياختهها را آلوده كرده و سپس در داخل آنها تكثير نمايد .اين ارتباط، شرايطي را براي باكتري بوجود ميآورد كه ميتواند به راحتي در مقابل عمليات تصفيه آب (مثل كلر زني) مقاومت كند.
به همين ترتيب لژيونلا را در منابع و مخازن آبي غير طبيعي (آبهاي لوله كشي، كولرهاي آبي و استخر ها) به فراواني مييابيم.
همچنين ۱۲سال پيش در چنين روزي، “آدولف فردريش يوهان بوتنانت”، بيوشيميدان آلماني كه به خاطر جداكردن هورمونهاي جنسي (استرون) براي نخستين بار، جايزه نوبل شيمي را در سال ۱۹۳۹از آن خود كرد، درگذشت.
در سال ۱۷۳۴نيز در چنين روزي ، “كاسپار فردريش ولف” فيزيولوژيست آلماني و بنيانگذار جنين شناسي مدرن متولد شد.
او اين تئوري را مطرح كرد كه ارگانهاي جنين به تدريج بر اثر بافتهاي غيراختصاصي تشكيل ميشوند.
“مجاري ولف” و “اجسام ولف” در جنين شناسي به نام او نامگذاري شدهاند