انواع لنز هاي چشمي و کاربرد آنها:
سال هاست که دو چشم به کمک چشمان کساني مي آيند که درست نمي بينند اما استفاده از اين وسيله نجات بخش براي بسياري دلچسب نيست.اين شد که دانشمندان آن را نا مرئي کرده و به صورن لايه اي نازک و شفاف بر داخل چشم کردند.مقاله حاضربررسي کلي بر روي اين عينک ها ي نامرئي دارد
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از مهندسی پزشکی ، با استفاده از عينك و لنز ميتوان از عوارض بيماريهاي چشمي مختلفي رهايي يافت كه از آن جمله ميتوان به موارد زير اشاره نمود:
1ـ درست بيني: به طبيعي بودن چشم اطلاق ميشود هرگاه عضله مژگاني كاملاً شل باشد تمام اشياي دور با تمركز واضح بر روي شبكيه ميافتد،
2ـ دوربيني: بدان علت است كه طول كره چشم خيلي كوتاهتر از ارتفاع آن است در اين وضعيت پرتوهاي نور به اندازه كافي نميشكند و در پشت شبكيه متمركز ميشود اين حالت را با عدسي محدب تصحيح ميكنند،
3ـ نزديكبيني: به علت زيادي طول قدامي خلفي چشم است در اين وضعيت ميزان شكست پرتوها هنگام شل شدن عدسي بيش از حد است و تصوير اشيايي دور در جلوي شبكيه متمركز ميشود اين حالت را با عدسي مقعر تصحيح ميكند زيرا عدسي مقعر با واگرا ساختن پرتوهاي ورودي نور باعث كاهش شكست آنها ميشود،
4ـ آستيگماتيسم: بر اثر تفاوت قابل توجه انحنا در صفحات مختلف گذرانده از چشم ايجاد ميگردد مثلاً انحناي چشم در صفحه عمودي ممكن است بسيار كمتر از انحناي چشم در صفحه افقي باشد درنتيجه پرتوهاي نور كه با جهات مختلف وارد چشم ميگردد در نقاطي متفاوت وارد چشم ميشود در نقاطي متفاوت متمركز ميشود تصحيح اين حالت به عدسي استوانهاي نياز دارد،
5ـ آب مرواريد: بر اثر ايجاد كدورت در قسمتي از عدسي به وجود ميآيد در حال حاضر درمان انتخابي آن برداشتن عدسي و جايگزيني آن با عدسي پيوندي مصنوعي است و
6ـ قرنيه مخروطي: وضعيتي است كه بر اثر بدشكل ساخته شدن قرنيه يا برآمدگي بارز در يك طرف ايجاد ميشود اگر برآمدگي آن خيلي زياد باشد مشكل شديد شكست را با هيچ عدسي شيشهاي واحدي نميتوان تصحيح كرد بهترين چاره آن عدسي تماسي است كه به سطح قرنيه ميچسبد و با ورقهاي از مايع اشك در جاي خود ميماند اين عدسي مسطحتر است و بدين وسيله برآمدگي قرنيه را جبران ميكند به طوري كه سطح قدامي عدسي تماسي؛ سطحي بسيار يكنواختتر و موثرتر را براي شكست پديد ميآورد.
مزاياي لنز
لنز مزاياي بهتري نسبت به عينك دارد:
1) تصحيح آستيگماتيسمهاي نامنظم،
2) فراهم كردن ميدان بينايي طبيعي،
3) عدم وجود انحرافات كروي و رنگي،
4) كاهش بزرگنمايي،
5) كاهش آنيزومتروپيا (تفاوت در مقدار نمره عينك دو چشم) و آنيزوكوفيا (تفاوت در اندازه تصاوير در دو چشم)،
6) كاهش تلاش تطابقي و تقاربي براي افراد دوربين،
7) باران و مه گرفتگي،
8) زيبايي،
9) عدم ايجاد اسكوتوم حلقوي كه در نمرات دوربيني زياد پيش ميآيد بهخصوص در افرادي كه عمل جراحي آب مرواريد انجام داده و فعلاً از عينك استفاده مينمايند اين اسكوتوم مشاهده ميشود و
10) عدم ايجاد آستيماتيسگ مايل (چون كه لنز با چشم حركت ميكند).
موارد كاربرد لنز
1) بهبود بينايي جايي كه از عينك نتوان بهره برد مثل آستيگماتيسمهاي زياد؛ قوز قرنيه، آنيزوكونيا؛ آنيزومتروپي و غيره …،
2) عدم تحمل عينك در افراد دوربين و نزديكبين با نمره زياد،
3) زيبايي لنز (رنگهاي متنوع)،
4) كاربردهاي تشخيصي: براي معاينه شبكيه؛ معاينه زاويه اتاق قدامي و …،
5) كاربردهاي حفاظتي: سوختگيهاي شيميايي؛ به خصوص گاز خردل؛ كراتيتهاي ناشي از اشعه ماوراي بنفش؛ نداشتن عنبيه؛ آلبينيسم؛ جلوگيري از اثرات بخار در بعضي مشاغل،
6) كاربرد درماني در افراد مبتلا به low vision،
7) كنترل نزديكبيني: كاربرد عدسي تماسي تا حدودي ميتواند مانع از افزايش نزديكبيني گردد،
8) استفاده از لنز در ورزشكاران و
9) كاربردهايي براي رهايش دارو.
تاريخچه لنزهاي تماسي
اولين كاربرد لنزهاي درون چشمي براي بيماري “Cataract” (آب مرواريد) در قرن پنجم ميلادي قبل از ميلاد بود كه توسط جراح هندي به نام “Susruta Circa” توصيف شد كه شيشهاي با يك ابزار تيزي به درون چشم هل داده ميشود اين عمل خواباندن (coaching) ناميده ميگردد كه شيشه كدر كه بيمار شكل و رنگ آنرا در چشمش در حين عمل ميتوانست ببيند وارد چشم او ميگرديد.
در سال 1508 ميلادي لئوناردو داوينچي چند شكل از لنزها را ترسيم و توصيف كرد و در سالهاي 1583 “Georg Bartisch” مباحث تازهاي را گشود كه طرز قرارگيري لنز را با سوزنهايي با روش پيچشي انجام و بيان كرد اداره تحقيقات اسپانيا در همين سالها (1591-1634) جايگزيني لنزها را همراه با ايمپلنت كه به احتمال زياد در چشم مدت زيادي ميماند را پيشنهاد دادند كه توسط دانشمندي به نام “Benito Dzadevaldes” بيان شد و مورد تحقيق وي قرار گرفت.
در سال 1632 “رنه دكارت” فرانسوي لنزهاي تماسي قرنيهاي را پيشنهاد نمود و در سال 1827 يك اخترشناس انگليسي به نام “جان هرشل” پيشنهاد سايش يك لنز تماسي را كه به شكل سطح چشم درميآيد را داد در دهه اول 1900 لنزهاي شيشهاي گرد ساخته شد.
در سال 1929 “Joseph Dallas” فيزيكدان مجارستاني روشهاي گرفتن قالب از چشم زنده را كامل نمود و با اين توصيف كه لنزهايي ميتوانند ساخته شود تا بهطور بسته به ويژه با sclera شكل بگيرد.
در سال 1936 William Feinbloom چشم پزشك آمريكايي اولين لنزهاي تماسي پلاستيكي را ساخت در سال 1939 استفاده از آن در آمريكا شروع شد و در سال 1945 AOA (سازمان چشمپزشكي آمريكا) بهطور رسمي پيشرفت و رشد در زمينه لنزهاي تماسي را به عنوان يك بخش از حوزه چشمپزشكي به رسميت شناخت. در سال 1949 اولين ايمپلنت موفقيتآميز درون چشمي با لنزها انجام شد.
در سال 1950 دكتر “George Butterfield” (چشم پزشك) يك لنز قرنيهاي تماسي را طراحي كردند.
در سال 1960 “Drahoslav Lim,Otto Wichterle” لنزهاي تماسي نرم و قابل جذب آب از جنس پلاستيك را مورد آزمايش قرار دادند.
در سال 1971: لنز نرم براي تجارت در آمريكا مورداستفاده قرار گرفت.
در سال 1978: اولين لنزهاي تماسي (هلالي) toric در امريكا به بازار عرضه شد.
در سال 1979: اولين لنزهاي تماسي RGP از جنس كوپليمر PMMA و سليكون براي پخش به بازار عرضه شد كه اين لنزهاي آكريلات ـ سليكوني هنوز مورد استفاده است
در سال 1980: لنزهاي تماسي روزانه مختصر رنگي به بازار آمد.
در سال 1981: لنزهاي تماسي ممتد (extended) ارايه شد.
در سال 1982: اولين لنزهاي تماسي روزانه دو كانوني به بازار آمد.
در سال 1983: اولين لنزهاي تماسي RGP مختصر رنگي عرضه شد.
در سال 1987: لنزهاي تماسي نرم يك بار مصرف به بازار آمد و نيز يك لنز نرم غيروابسته به رنگ چشم عرضه شد و همچنين در همين سال اولين لنزهاي تماسي چندگانه (هدف) ساخته شد و همچنين يك فرمول جديد از ماده آكريلات – فلوئور و سليكون براي لنزهاي RGP به بازار عرضه شد.
در سال 1992: لنزهاي تماسي مختصر رنگي يكبار مصرف به بازار آمد.
در سال 1995: لنزهاي مصرفي (يكبار مصرف) روزانه و همچنين لنزهاي RGP با محتواي سليكون كم و آكريلاتهاي فلوئوروسليكون (fluorosilicone) با DK بالا به بازار عرضه شد.
در سال 1996: اولين لنزهاي مصرفي جاذب UV در آمريكا مرسوم شد.
در سالهاي اخير هم بيشتر مطالعات روي لنزهاي تماسي از جنس پليمر با تركيبات مختلف شيميايي براي بدست آوردن نتايج مطلوبتر و زيست سازگاري بهتر با چشم و قابليتهاي DK بالا (قدرت نفوذ اكسيژن)؛ جذب آب؛ خواص مكانيكي؛ اپيتيك و … است.
براساس آمار و ارقام در دهه 90 حدود 30 ميليون آمريكايي از لنزهاي تماسي بهره بردند كه حدود 80 درصد اين لنزها از نوع لنزهاي نرم هيدروژلي بود.
طبقهبندي لنزها (lenses class)
دو نوع لنز در ساختمان چشم گذارده ميشود كه كاربردهاي ويژه خود را دارد:
1ـ لنزهاي تماسي (contact lenses) و
2ـ لنزهاي درون چشمي (intraocular lenses)
ويژگيهاي لنز
سازگاري
لنزهاي بالا چون با بافت بسيار حساسي در تماس است بايد خصوصيات ايدهآلي را داشته باشد.
1ـ سازگاري بافتي
لنزهاي چشمي بايستي از نظر شيميايي خنثي باشد و واكنشهايي مانند التهاب؛ عفونت؛ و پاسخ ايمني ايجاد نكند؛ سرطانزا نبوده و در محيط بدن دچار تجزيه نشود.
2ـ سازگاري اپتيك
بايستي تمام خواص اپتيك عدسي طبيعي در لنزهاي درون چشمي را داشته باشد كاملاً شفاف بوده و تفكيك اپتيك بالايي داشته و قادر باشد امواج فوق بنفش را جذب كند در صورتي كه بتواند فواصل مختلف را فوكوس كند بسيار ايدهآل است.
3ـ سازگاري مكانيكي
درمقابل فشارهاي مكانيكي هنگام ساختن لنز مقاوم باشد و نيز قابليت انعطاف آن بهگونهاي باشد كه هنگام قرار دادن در چشم آسيبي نبيند. علاوه بر مشخصات مشترك فوق آنچه لنزهاي قابل انعطاف را از لنزهاي غيرقابل انعطاف متمايز ميسازد تنها توانايي تا شدن و تغييرشكل نيست بلكه بايستي سريع شكل و ابعاد آنها به حالت اوليه برگردد خصوصيات فوق وابسته به تركيب ماده سازنده اين لنزها است كه در انواع مختلف لنزها شرح داده ميشود.
طبقهبندي لنزهاي تماسي
بهطوركلي لنزهاي تماسي براساس ويژگيهاي فيزيكي و شيميايي به سه دسته طبقهبندي ميشود:
الف) لنزهاي نرم
ب) لنزهاي سخت
ج) لنزهاي RGP
كه مختصراً توضيحاتي در هر سه مورد خواهيم داد.
لنزهاي نرم (soft lenses)
لنزهاي تماسي نرم هيدروفيليك يا آبدوست و محدوده محتواي آب در آنها بين 38 تا 75 درصد و بالاتر است و باعث افزايش انتقال اكسيژن ميگردد اما پايداري و دوام لنز كاهش مييابد (با محتواي آب). حدود 80 درصد از لنزهاي تماسي مصرفي بازار از اين نوع و از جنس پلاستيك نرم؛ منعطف؛ به نام PMMA است ساخته ميگردد. اين لنزهاي نرم الاستيسيته و انعطافپذيريشان منوط به توانايي جذب آبشان است.
HEMA با اتيلن گليكول دي متاكريلات لينك ميگردد بهعلاوه با pvp (پلي N- وينيل پيروليدون) تا محتواي آب لنز به 60 درصد برسد لنزهاي از جنس HEMA پايدار؛ شفاف؛ غيرسمي؛ غيرآلرژيك؛ و از لحاظ نوري مطلوب است مواردي بايد دقت گردد:
1ـ لنزهاي تماسي نرم بايد در زمان گذاردن درون چشم با قرنيه بهطور خوبي fit گردد لنزهاي تماسي كه شيبدار است و خوب با سطح قرنيه fit نشده است موجب عوارضي مانند ادم قرنيه و كاهش گردش جريان اشك ميگردد. لنزهايي كه حركتي هموار و صاف روي قرنيه به اندازه كافي ندارد موجب عوارض و مشكلاتي ميگردد بنابراين fiting مناسب مهم است.
1ـ وجود اشك كافي در زمان گذاردن لنز تماسي،
2ـ ساير لنز بايد به اندازه مناسب باشد لبه و انحناي پري فرال روي بافت ملتحمه و قرنيه بايد موردبررسي باشد،
3ـ عامل جريان حركت و مركزيت: فقدان حركت لنز را روي چشم به علت اينكه لبهها و انحناي پري فرال مركز لنز نميتواند قرنيه را لمس بنمايد، وجود دارد،
4ـ به عكس بالا حركت بيش از حد لنز هم قرنيه را خراش ميدهد و هم پلك را آسيب ميرساند و
5ـ يك لنز تماسي بايد خوب پرداخته گردد.
قدرت لنز برابر است با اختلاف منحني سطح جلويي لنز و سطح عقبي لنز. كه اين در طراحي يك لنز بايد مدنظر باشد. يك لنز تماسي تراش داده شده شكمي اپتيك بهتري نسبت به لنزهاي تماسي نرم با روش توليد spin-cast (ريختهگري دوراني) دارد. (به علت داشتن سطوح مناسبتر).
لنزهاي نرم به انواع مختلفي تقسيم ميگردد:
1ـ لنزهاي نرم روزانه (daily wear): فقط در ساعات بيداري شخص مورداستفاده است.
2ـ لنزهاي دائمي (extended wear): 24 ساعت در چشم قرار دارد و ميتواند به مدت 30 روز هم در چشم بماند.
3ـ لنزهاي يكبار مصرف: نياز به نگهداري ندارد و به صورت پارهوقت در چشم قرار ميگيرد و پس از بيرون آوردن از چشم بايد دور انداخته گردد.
4ـ لنزهاي رنگي: وجود رنگ باعث ميشود كه رويت آن در هنگام گذاردن و خارج نمودن سادهتر باشد بيشتر كاربرد اين لنزها جنبه زيبايي داشته و براي تغييررنگ عنبيه چشم از آن بهره ميبرند.
– انواع مواد لنزهاي تماسي هيدروژلي نرم
Etafilcon A: (HEMA با سديم متاكريلات و 2ـ اتيل هيدروكسي متيل ـ 1ـ3ـ پروپان دي ال تري متاكريلات)
Vifilcon A: (پليمر متاكريلات اسيد با اتيلن گليكول دي متاكريلات و HEMA و N- وينيل پيروليدن)
Tefilcon: (HEMA پليمريزه شده و با اتيلن گليكول دي متاكريلات Cross link شده)
ليزوزيم يك پروتئين مهم در اشك، داراي چسبندگي قوي و با لنزها در تماس است با تكنيكهاي رديابي راديويي؛ اسپكتروسكوپي فوتوالكتروني اشعه ايكس؛ و ميكروسكوپهاي ليزري و غيره قابل مشاهده است.
اتصال ليزوزيم با لنزهاي تماسي يوني با محتواي آب بالا مانند Etafilcon A؛ Viflcon A نشان داد كه درجه نفود ليزوزيم در لنز Etafilcon A بيشتر از دومي است اما با اتصال ليزوزيم با لنز اولي يك فرايند جذب سطحي روي داد.
دو مبنا براي توسعه هيدروژلهاي با قابليت نفوذ بالا وجود دارد:
1ـ طراحي موادي با محتواي بالاي آب كه اكسيژن موردنياز قرنيه را عبور دهد و
2ـ توسعه هيدروژلهايي با قابليت عبور اكسيژن بالا با هيدروژلهاي پايه سليكوني.
ويژگيهاي اين نوع لنزهاي هيدروژلي پايه سليكوني شامل موارد زير است:
1ـ قابليت نفوذ بالاي اكسيژن،
2ـ انعطافپذيري بالا و سختي كم و
3ـ قابليت خيس شوندگي كم.
(PDMS) پلي دي متيل سيلوكسان به علت مدول الاستيسيته پايين، شفافيت نوري و قابليت نفوذ بالاي اكسيژن كه 50 برابر بيشتر از هيدروژلهاي برپايه پلي HEMA و 15 برابر بيشتر از هيدروژلهاي با محتواي آب بالا به عنوان ماده پايه اين نوع لنزها است. اما ايرادي كه PDMS دارد يكي هيدروفوبيك بودن آن و غيرقابل حل بودن در مونومرهاي هيدروفيليكي است.
لنزهاي تماسي extended برمبناي پلي متيل سيلوكسان با عامل متاكريلاتي است البته امروزه هيدروژلهاي با قابليت نفوذ بالاي اكسيژن برپايه [-(CF2)H] مورد بررسي قرار دارد فلوئورينات موجود در پليمر بالا و در زنجيره سيلوكساني وقتي با مونومرهاي هيدروفيليكي همانند DMA كوپليمره گردد باعث شفافيت؛ افزايش قابليت خيسشوندگي؛ و افزايش نفوذپذيري اكسيژن ميشود.
مزاياي لنزهاي سيليكوندار
1ـ اين لنزها ميتواند با رنگ fluorescein بدون ايجاد لكه استفاده گردد،
2ـ از لحاظ اپتيكي بسيار مناسب است،
3ـ براي رهايش مواد دارويي مناسب است،
مواد با محتواي سليكون رهايش بهتري را نشان ميدهد (Balafilcon A, lotrafilcon A)
گروهبندي FDA براي مواد لنزي:
گروه I: مواد لنزي غيريوني با محتواي آب كم
گروه II: مواد لنزي غيريوني با محتواي آب بالا
گروه III: مواد لنزي يوني با محتواي آب كم
گروه IV: مواد لنزي يوني با محتواي آب بالا
4ـ با روش استريليزاسيون خشك يا مرطوب استريليزه ميگردد و
5ـ زماني كه مقدار آب آن كمتر از 5/0% برسد منحني پايه لنز با خيس شوندگي تغيير نميكند.
مشكلات لنزهاي پايه سليكوني
1ـ ممكن است كم شدن چرخش در هنگامي كه قطر به 11 ميليمتر ميرسد وجود داشته باشد،
2ـ سطح هيدروفوبيك آنها مشكلزا است و
3ـ رسوبات موجود در روي لنزهاي سليكوني ميتواند بينايي را كاهش دهد و باعث آسيب چشم و لنز شود.
O2 و CO2 به راحتي از لنز لاستيكي سليكوني عبور مينمايند اما مايعات نميتواند جدول (3) مقدار عبوردهي گازهاي بالا را نشان ميدهد.
لنزهاي در حال تحقيق امروزي از نوع flour polymer انعطافپذير است. اين نوع لنزها (FFP) كوپليمري از فلوئورو (باعث افزايش قابليت نفوذ اكسيژن ميگردد) و وينيل پيروليدون (كه قابليت خيس شوندگي يا نمپذيري دارد) و متاكريلات (سختي را زياد ميكند) ساخته شده كه غيرهيدراته و انعطافپذير است اما هنوز تحت بررسي قرار دارد و به بازار نيامده است.
لنزهاي سخت ( (Hard lens
اين لنزها نسبت به ديگر لنزها قابليت انعطافپذيري كمتري دارد اما بهترين ديد بينايي را نسبت به ساير لنزها دارد. راحتي كمتري نسبت به لنزهاي نرم اما دوام بيشتري نسبت به آنها دارد لنزهايي كه كوچكتر و نازكتر ساخته ميشود، بهتر است.
مواد لنزهاي تماسي سخت
در ابتدا از جنس ماده PMMA (پلي متيل متاكريلات) ساخته شد كه يك بيوماتريال اپتيك عالي به حساب ميآيد اما داراي قابليت كم نفوذ اكسيژن است. اما از كوپليمرهاي متيل متاكريلات با متاكريلاتهاي siloxanyl alkyl استفاده شد تا نقص بالا را جبران نمايد البته از ماده فلوئورين هم امروزه استفاده ميشود كه در حال تحقيق و مطالعه است. پيش ماده فلوئورو آلكيل ـ متيل متاكريلات داراي قابليت نفوذ اكسيژن بالا و خصوصيات بهتر سطحي نسبت به لنزهاي سخت محتوي غيرفلوئورين است.
لنزهاي تماسي سخت از جنس PMMA هيدروفوبيك و داراي زاويه تماس 60-75 درجه است و به علت اين زاويه تماس بالا خيس شوندگي سطح مشكل ايجاد ميكند به دليل هيدروفوب بودن ميكروارگانيسمها و سلولهاي التهابي به سطح آن ميچسبد.
ساختار شيميايي ماده پايه لنزهاي سخت تماسي (PMMA)
-CH2-CCH3(COOCH3)-[-CH2-CCH3(COOCH3)-]-CH2-CCH3 (COOCH3)-
روش سنتز
C6H6+C3H6=C(CH3)2O=C(CH3)2OHCN+HCN=C(CH3)2CONH2-H2SO4=
C CH3 CH2 COOCH3= -[CH2-CCH3(COOCH3)-]
از مشخصات ديگر اين نوع لنز (PMMA)؛ ضريب انكساري 49/1 است .
لنزهاي (Rigid Gas Permeable) RGP
اين نوع لنزها براي بهبود ديد چشم و همچنين داراي كيفيت بافتي و فيزيكي بهتري نسبت به PMMA است. موارد مورداستفاد متداول شامل سلولز استات بوتيرات (CAB)، سليكون، اكريلات، سليكون لاستيكي، استيرن، فلوئور و پليمرها است.
لنز CAB
اگرچه اين لنزها قابليت نفوذ اكسيژن كمتري نسبت به كوپليمر سيلوكسانيل آليل متاكريلات دارد اما مقاومت به خراشيدن كمتري دارد و با تغييرات رطوبت منحرف و تاب برنميدارد.
درمقابل لنزهاي تماسي سخت اين لنزها داراي كشش سطحي كمتر از 38% و زاويه خيسشوندگي 5/18 درجه است كه اجازه نمپذيري بهتر؛ و انعطافپذيري بيشتر را ميدهد. راحتي اين لنزها بين دو لنز نرم و سخت است.
مزاياي لنزهاي RGP نسبت به لنزهاي قبلي
1ـ ايجاد عفونت كمتر،
2ـ ديد بينايي بهتر،
3ـ تجمع رسوب كمتر،
4ـ حمل آسانتر و
5ـ قابليت عبوردهي خوب اكسيژن.
اما اين لنزها معايبي را هم به همراه دارد از جمله؛ لنزهاي RGP فاصله بيشتري را نسبت با بقيه لنزها با قرنيه چشم دارد و كمترين حساسيت را نسبت به قرار گرفتن مواد خارجي در زير لنز خواهد داشت.
ويژگيهاي يك لنز تماسي خوب
آسايش و ناراحت ننمودن لنز از مهمترين ويژگيهاي يك لنز خوب است. سطوح لنز بايد خيس باشد (نمناكي يا خيسي؛ wetness؛ به وسيله زاويه نمناكي با ريختن يك قطره آب روي ماده محاسبه ميشود) زاويه هرچه بزرگتر باشد ماده آب دوستتر خواهد بود مواد آبگريز زاويه نمناكي كوچكتري دارد كه اغلب لنزهاي مصرفي را از اين نوع ميسازد. علاوه بر اين لنز بايد قابليت جذب آب را داشته باشد چون اگر لنز دهيدراته گردد باعث شكننده شدن؛ چروك خوردن و سفت شدن قرنيه ميگردد.
لنز تماسي بايد توانايي عبور اكسيژن و مونوكسيد كربن را داشته باشد همچنين بايد قادر باشد گاز دياكسيد كربن را دفع نمايد اگر عبور گازها كافي نباشد عارضه تورم قرنيه (corneal swelling) را مشاهده خواهيم كرد. همچنين سطوح لنزها بايد در برابر دفع پروتئينهاي اشكي مقاوم باشد چون دفع پروتئين باعث كاهش بينايي و تحريك چشم ميگردد لنز نه هيدروفوبيك و نه ليپوفيليك بايد باشد درنهايت اينكه بايد داراي مروفولوژي عالي باشد.
نویسنده: اسماعيل بیآزار
**بازدید کننده محترم!
جهت کسب اطلاعات بیشتر مقالات زیر را مطالعه کنید :