وراثت نقش مهمي در “گوشهگيري ” افراد دارد ۸۴/۰۸/29
تيمهايي از دانشگاه آزاد آمستردام و دانشگاه شيكاگو ، دادههاي مربوط به هشت هزار دوقلوي همانند وغيرهمانند را بررسي كردند ودريافتند كه وراثت نقش بسيار مهمي در”گوشهگيري” افراد دارد.
پايگاه اينترنتي بيبيسي ، نوشت: محققان مي گويند مطالعات گسترده آنها به روي اعضاي خانوادهها نشان ميدهد كه حس تنهايي وگوشه نشيني ممكن است موروثي باشد و نه اكتسابي.
اين محققان كه نتايج مطالعه آنها درنشريه Behavior Geneticsمنتشر شده است گفتند: مطالعات نشان ميدهد كه كمك به افراد گوشه گير فقط با تغيير محيط ممكن نيست.
به عقيده اين محققان حس تنهايي و انزوا ممكن است از رفتارهاي دوران ماقبل تاريخ ،( زماني كه “گردآوران” و “شكارچيان” از ديگران دوري ميكردند تا مجبور نشوند آنها را در غذاي خود سهيم كنند)، سرچشمه بگيرد.
اين باعث ميشد كه اين افراد بهتر تغذيه كنند وبنا براين شانس بقاي نسل آنها افزايش مييافت، امااين تاكتيك ،جنبهاي منفي نيز داشت وآن اينكه باعث اضطراب، گرايش به خصومت ورزي، نفيگرايي وجمع گريزي ميشد.
دراين مطالعه از دوقلوهايي كهازسال ۱۹۹۱(در فاصله سني ۱۳تا ۲۰سالگي) به بعد بهطور منظم تحت نظارت بودند خواسته شد به پرسشنامهاي پاسخ دهند كه حاوي گزارههايي نظير “دوستانم را خيلي زود از دست ميدهم” و “هيچ كس دوستم ندارد” بود.
بيبيسي ادامه داد:محققان پاسخهاي دوقلوهاي بزرگسال همانند و غيرهمانند را كهدريك خانواده بزرگ شده بودند، مقايسه كردند كهدرنتيجه ميان دوقلوهاي هماننداختلاف كمتري درزمينه ميزان گوشهگيري پيدا كردند كهاين ميتواند بدان معناباشدكه ژنها نقش عمدهاي درتعيين اين مساله دارند كه/ آيايك فرد در دوران زندگي ، حس تنهايي را تجربه ميكند؟/.
پروفسور “دورت بومزما” كهاين مطالعه را هدايت كردهاست، به بيبيسي گفت:
وقوف به اين مساله مفيد است زيرا نشان ميدهد موضوع به اين سادگي نيست كه بگوييم تاثير تغيير محيط براي همه (كساني كه احساس تنهايي ميكنند) يكسان است .
اما دكتر”آرتور كاسيدي”، روانشناس موسسه بلفاست،ميگويد:مردم ميتوانند رفتارهايشان را در محيط خانواده آموخته باشند. آنها ممكن است نگاهي خيلي بدبينانه به جهان و يا تعبيري خيلي منفي از امور داشته باشند ، بنا براين افراد ممكن است بدبيني را بياموزند ودر نتيجه گوشهگير شوند.