اختلال شخصیت وسواسی جبری زیر مجموعه اختلالات شخصیت میباشد و عبارت است از نوعی اختلال شخصیت که در آن کمال طلبی و انعطافناپذیری تسلط دارد. این اختلال با وجود نظم، پشتکار، لجاجت و خودسری و دودلی مشخص میشود.
وسواس جبری اختلال شایعی است. وسواس جبری یک نوع بیماری روانی است که در آن افکار ناخوشایند به طور دائم ایجاد مزاحمت در ضمیر خودآگاه کرده و باعث ادامه برخی حرکات تکراری میشود.
از دیدگاه روانپزشکی اختلال وسواس جبری عقاید، تکانهها، افکار یا الگوی رفتاری مزاحم و تکرار شونده است که مغایر با خود بوده و در صورت مقاومت ایجاد اضطراب میکند.
بررسی اختلال شخصیت وسواسی جبری
خصوصیت اصلی این اختلال میل به کمال و عدم انعطاف پذیری است. مسائلی مانند مقررات، آداب و قواعد، نظافت، جزئیات امور و کمالطلبی ذهن آنها را به خود مشغول میسازد.
این افراد بسیار رسمی و جدی بوده و به رعایت دقیق مقررات تأکید میورزند و در این رابطه انعطافی از خود نشان نمیدهند. مهارتهای بین فردی آنها بسیار محدود است و قادر به سازش با دیگران نبوده و اطرافیان را فراری میدهند.
با وجود این در برابر خواستههای افرادی که آنها را قویتر از خود میدانند، تسلیم میشوند. از تصمیم گرفتن طفره میروند و بیم دارند که مرتکب اشتباه شوند.
با اینکه دوستان زیادی ندارند، زندگی آنها چه از نظر حرفهای و چه روابط زناشویی کارا و با ثبات است.
اختلال شخصیت وسواسی جبری به دو شکل زیر دیده میشود:
فکر وسواسی (وسواس فکری) – یعنی فکر، عقیده یا احساسی مزاحم و تکرار شونده است.
عمل وسواسی (وسواس عملی) – یک رفتار هوشیارانه، استاندارد و تکرار شونده نظیر شمارش امتحان کردن یا دوری جستن است.
فکر وسواسی در بیمار اضطراب به وجود میآورد. در حالی که عمل وسواسی از اضطراب بیمار میکاهد اما اگر در مقابل عمل وسواسی مقاومت به خرج داده شود، اضطراب بیمار شدت میگیرد.
مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی جبری از غیر منطقی بودن افکار خود آگاهند و فکر و عمل وسواسی خود را مغایر با خود میدانند.
این اختلال میتواند فرد را ناتوان کند و از نظر فعالیتهای روزمره مسائل شغلی در ارتباط او با دوستانش تاثیر منفی به جای گذارد.
میزان شیوع این اختلال در حدود ۳-۲ درصد است و آن را پس از انواع اختلالات هراس، اختلالات ناشی از مصرف داروها و الکل و اختلال افسردگی اساسی، چهارمین تشخیص شایع روانپزشکی به حساب میآورند.
نسبت مبتلایان مرد و زن به اختلال شخصیت وسواسی جبری یکسان است. به طور متوسط علائم در آقایان در ۱۹ سالگی و در خانمها در ۲۲ سالگی شروع میشود
علائم در بیش از ۵۰ درصد بیماران به طور ناگهانی شروع میشود و در ۷۰ درصد موارد بیماری به دنبال یک واقعه استرس زا از قبیل حاملگی یا مرگ نزدیکان شروع میشود. غالباً بیماران علائم خود را پنهان کرده و دیر به پزشک مراجعه میکنند.
سیر بیماری اختلال شخصیت وسواسی جبری به طور معمول مزمن است. احتمال خودکشی در مورد تمام مبتلایان به اختلال وسواس جبری مطرح است.
در واقع افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری اشتغال ذهنی با جزئیات، اصول، فهرستها، ترتیب، سازمان یا برنامهها به گونهای که هدف اصلی فعالیت گم شود دارند و کمال طلبی آنها به حدی است که در تکمیل کردن امورشان تداخل میکند.
آنها علاقمندی مفرط به کار و کارآیی دارند حتی به بهای کنارگذاشتن فعالیتهای تفریحی و ارتباط با دوستانشان. این افراد در امور اخلاقی و رعایت ارزشها بیش از حد جدی و وظیفه شناس، دقیق و انعطاف ناپذیر هستند.
آنها از به دور انداختن اشیاء فرسوده و فاقد ارزش ناتوان هستند.
اختلال شخصیت وسواسی جبری
آنها در تفویض امور و یا همکاری با دیگران مردد هستند، مگر آنکه تسلیم محض روش او در انجام امور باشند.
افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری خست در خرج کردن پول برای خود و دیگران دارند و از نظر آنها پول چیزی است که برای حوادث ناگوار آینده باید پس انداز شود.
اختلال شخصیت وسواسی جبری الگوی نافذ اشتغالی ذهنی با نظم و ترتیب، کمالی طلبی و کنترلی روانی و فردی به بهای از دست دادن انعطاف پذیری، صراحت و کارآیی که از اوایل بزرگسالی شروع میشود و میزان شیوع آن مشخص نیست.
در مردها شایعتر بوده و در فرزندان ارشد خانواده بیشتر دیده میشود. در بستگان درجه اول نیز شیوع بیشتری دارد. سیر بیماری متغیر است، گاه در جریان آن اختلال وسواس ظاهر میشود. سیر این اختلال ممکن است بعدها به اسکیزوفرنی یا ملانکولی بیانجامد.
موارد زیر بر پیش آگهی بد بیماری دلالت دارند:
تسلیم شدن به اعمال وسواسی
شروع در بچگی
اعمال وسواسی غیر ارادی
نیاز به بستری شدن
ابتلای همزمان با اختلال افسردگی اساسی
اعتقادات هذیانی
وجود یک اختلال شخصیتی خصوصا نوع اسکیزوتایپی
خصوصیات بالینی وسواسی جبری
یک فکر یا تکانه، مصرانه وارد هشیاری شخصی میشود. افکار پیرامون هر موضوعی میتواند باشد اما بیشتر از همه افکار خشونت، آلودگی، ناپاکی موضوعات جنسی، مسائل مذهبی و حرفهای زشت و قبیح است.
بیمار شدیداً احساس اضطراب میکند که اغلب به اقدامات تدافعی در برابر فکر یا تکانه خود منجر میشود.
فکر یا عمل وسواسی برای بیمار غیرعادی و بیگانه به نظر میرسد.
گرچه بیمار خود را در فکر و عمل وسواسی مجبور میبیند، اما از پوچی غیرمنطقی بودن آنها آگاهی دارد.
مبتلایان شدیداً تمایل دارند در برابر فکر و عمل وسواسی مقاومت کنند.
اختلال وسواس جبری واجد ۴ الگوی علامتی مهم است:
شایعترین نوع آن وسواس آلودگی و اقدام به شستشو و نظافت متعاقب آن است به طور معمول اجتناب: (فکر آلودگی) دشوار است و عمل وسواسی به شکل شستشوی مفرط خود را نشان میدهد.
الگوی شایع دیگر وسواس تردید و اقدام به امتحان کردن مجدد متعاقب آن است. این وسواس معمولا در موارد احتمال خطر است و بیمار گاه بارها سرکشی میکند تا اطمینان یابد که مثلا شیر گاز بسته است یا خیر و باید دانست که مهمترین علامت بیماران وسواسی شک و تردید است.
افکار وسواسی مزاحم از قبیل فکر انجام رفتارهای جنسی ممنوع و نیز رفتارهای پرخاشگرانه بدون آنکه بیمار عملا کاری انجام دهد و از جانب بیمار قابل سرزنشی است.
تمایل به دقت بیش از اندازه که به نوعی کندی وسواسی میانجامد. به عنوان مثال مبتلایان ممکن است ساعتها از وقت خود را صرف اصلاح صورت یا صرف غذای خود نمایند.
درمان اختلال شخصیت وسواسی جبری
درمان اصلی بیماری روان درمانی است و گاه دارو درمانی با داروهای ضد اضطراب و داروهای ضد افسردگی در رفع علائم مفید واقع میشود.
برای درمان این بیماری امروزه بیشتر روی رفتار درمانی و دارودرمانی تکیه میشود. داروی استاندارد کلومیپرامین است (داروی اختصاصی سروتونین یا یک داروی مهار کننده اختصاصی بازجذب سروتونین مثل فلوکزاتین.)
برخی از پزشکان نیز رفتار درمانی را راه صحیح درمان اختلال وسواس جبری میدانند و روشهای مختلف رفتار درمانی شامل:
حساسیت زدایی تدریجی
غرقه سازی،
شرطی سازی آزارنده (انزجار درمانی)
غرقه سازی تجسمی و
بازداشتن فکر
است.