كارشناسان بينالمللي پستانداران دريايي و دلفينها وابسته به موسسه اتحاديه جهاني حفاظت از طبيعت ( ، (IUCNموسسه اتحاديه جهاني حفاظت از طبيعت ( ، (IUCN براي بررسي مرگ دسته جمعي شماري از دلفينهاي خليج فارس كه آبان ماه امسال رخ داد ، به ايران آمدند.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، در دوماه مهر و آبان امسال اجساد ۱۴۹دلفين دردو نوبت در بخشي از استان هرمزگان در محدوده شهرستان جاسك يافت شد كه هنوز دليل روشني براي مرگ دستهجمعي آنها ارايه نشده است. كارشناسان داخلي گفتهاند كه ظن آن دارند دلفينها به واسطه شرايط بد زيست محيطي خليج فارس ، خودكشي كرده باشند در عين حالي كه گمانهاي ديگر كه آنها نيز همه زيست محيطي هستند، در خصوص اين مرگ دستهجمعي قوت دارد.
جسد چند قطعه از آن دلفينها در بندرعباس و تهران براي يافتن علت مرگ، مورد بررسي قرار گرفت ، ولي هنوز جوابي روشن و قطعي دراين خصوص يافت نشده است .
كارشناسان بينالمللي به درخواست سازمان حفاظت محيط زيست ايران و با هماهنگيسازمان منطقهاي حفاظت ازمحيط زيست درياي عمان وخليج فارس (رامپي- ( Rompeبهايران آمدند تا هر احتمالي را در مورد مرگ دستهجمعي دلفينها بررسي كنند.
يك فرض اين است كه دلفين ها”خودكشي” كردهاند، به ويژه اين كه ساحل- نشينان گفتهاند، وقتي باتلاش بسيار تعدادي ازدلفينهارا به آب بازگرداندند، آنها دوباره خود را به خشكي انداختند تا بميرند.
علايم ظاهري روي لاشه دلفينها اين احتمال را تقويت ميكند كه آنها از آلودگيهاي شديد خليج فارس و درياي عمان بيمار شده باشند و يا سامانه رهيايي آنها به واسطه فعاليت رادارهاي بسيارنوعا نظامي و راديويي،مختل شده باشد ، اگرچه متخصصان محيط زيست دريايي هنوز به نتيجهاي قطعي دراين خصوص نرسيدهاند.
” مهرداد كتال محسني ” مديركل حفاظت محيط زيست استان هرمزگان گفته است كه بررسيهاي اوليه نشان ميدهد آلودگي ناشياز مواد نفتي، علت مرگ دلفينها بوده است ولي دكتر ” محمد باقر نبوي ” معاون محيط زيست دريايي سازمان محيط زيست براين نظراست كه اگر چه مرگ دستهجمعي دلفينها رابايد”خودكشي” دانست ، ولي علت آن بايد در آزمايشگاه روشن شود و يك فرض قوي اين است كه آلودگي شديد نفتي ميتواند عامل علت مرگ دلفينها باشد.
آلودگيهاي بالاي نفتي خليج فارس و درياي عمان، تغذيه از ماهياني كه خود به مواد نفتي و شيميايي آلوده هستند ، تغيير درجه حرارت و كيفيت آب دريا براثرگرم شدن كره زمين ناشي از انباشت گازهاي گلخانهاي و اختلال در سامانه عصبيدلفينها به واسطه آمدوشد و حضور گسترده شناورها بخصوص نظامي با رادارهاي فوقالعاده قوي مانند زيردرياييهاي اتمي آمريكا از جمله ديگر احتمالاتي هستند كه كارشناسان بينالمللي حتما در بررسيهاي خود در يافتن علت مرگ و مير دلفينها و ديگر آبزيان خليج فارس و درياي عمان به عنوان فرضهاي اساسي مورد توجه قرار ميدهند.
درخليج فارس ۹گونه دلفين شناسايي شدهاست كه عموم آنها از گونههاي كمياب و در معرض خطر هستند. دلفينها داراي سامانه عصبي – راداري قوي در پيشاني خود هستند و هرنوع اخلال الكترونيكي در محيط زيست آن ها، اين آبزيان را بخصوص در مسيريابي و يافتن غذا ، دچار مشكل جدي ميكند.
كشورهاي پيراموني خليج فارس اگرچه براساس قراردادها و تحت سازماندهي- هاي صورت گرفته مانند ” رامپي - ” Rompeموظف به نهايت تلاش براي حفظ محيط منحصر به فرد اين پهنه آبي هستند، ولي واقعيت امر حاكي از اين است كه هيچ يك از اين كشورها به مفاد تعهدات خود عمل نميكنند و پسماندهاي نفتي و شيميايي كه در مقياس آن هم زياد درآبهاي منطقه تخليه ميشود، يكي از منابع آلوده ساز اين پهنه آبي است كه بايد حجم زياد آلايندههاي نفتي ناشي از برداشت نفت از منطقه و ترانزيت آن و نيز آب توازن كشتيها( آبي كه كشتيهاي نفت كش براي توازن كشتي حمل و موقع بارگيري رهاميكنند) را به آن افزود.
به علت ورود بيرويه فاضلاب پالايشگاهها و آب توازن كشتيهاي نفتكش ، آب خليج فارس و درياي عمان به ميزان بسيار زيادي آلوده به نفت و مواد شيميايي است.
رفت وآمد زياد كشتيها به طور متوسط در طول هفته و تنها در خليج فارس باعث پديد آمدن سه تا چهار لكه نفتي ميشود و هر ۱۵روز يك لكه نفتي بسيار بزرگ در منطقه ديده ميشود كه بعضي از آنها دهها هكتار وسعت دارد.