پنجم شهريورماه سالروز تولد “ابوبكر محمد زكرياي رازي” شيميدان ، پزشك ، فيلسوف و عالم اسلامي است كه ملقب به “جالينوس المسلمين ” بود. ي در سال ۲۰۹هجري شمسي در ري متولد شد.
ابوبكر محمد بن زكرياي رازي (313-251 قمري) بزرگترين پزشك ايراني كه در زمينهي شيمي، فيزيك و فلسفه نيز پژوهشهاي ارزندهاي داشته است. شمار كتابها و رسالههاي او را بيش از 200 نوشتهاند كه دانشنامهي پزشكي الحاوي، شناخته شدهترين آنهاست. كشف الكل و اسيد سولفوريك را به او نسبت ميدهند. ترجمهي كتاب المنصوري او نخستين كتاب پزشكي است كه با شيوهي چاپ گوتنبرگي در اروپا چاپ شد. او دانشمندي تجربهگرا بود و ميگفت: تجربه بهتر از علم طب است. او را پيشگام نظريهي ايمني اكتسابي و بينانگذار شيوهي نوي در آموش پزشكي نيز ميدانند.
رازی یا جالينوس المسلمين از مفاخر مشاهير جهان و يكي از نوابغ روزگار قديم است. تولد او در اوايل شعبان سال 251 هجري در ري اتفاق افتاد و در همين شهر به تحصيلات خود در فلسفه و رياضيات و نجوم و ادبيات مبادرت كرد و بعيد نيست كه توجه او به تحصيل علم كيميا نيز در ايام جواني جلب شده باشد.
زندگينامه رازی
ابوبكر محمد بن زكريا بن يحيي رازي، در شعبان سال 251 قمري برابر با 865 ميلادي، در شهر ري به دنيا آمد. ري از شهرهاي كهن ايران است كه نام آن در اوستا نيز آمده است. اين شهر در آن روزگار مركز علم و ادب ايران بود و بزرگان و دانشمندان زيادي از آن شهر برخاستند. مقدسي در كتاب احسن التقاسيم دربارهي اين شهر نوشته است:”در اين شهر مدارس و مجالس علم فراوان است. مذكران آنجا فقيه و رؤساي آنان عالم و محتسبشان مشهور و سخنورانشان اديب هستند.”
از كودكي و نوجواني رازي چيز زيادي نميدانيم. برخي نوشتهاند كه او در نوجواني به موسيقي گرايش فراوان داشت و در نواختن ني يا عود بسيار توانا بود. زماني را نيز به زرگري و صرافي پرداخته است. همچنين، آن گونه كه خود در كتاب شكوك علي جالينوس نوشته، به تجربه و آزمايش اكاذيب معزمان، (كساني كه به كارهاي عجيب مانند احضار ارواح ميپردازند) علاقه داشته است. شايد از همين رو بود كه به كيمياگري گرايش پيدا كرد و در جريان كار با مواد شيميايي و نزديك شدن به آتش به چشم خود آسيب رساند.
ميگويند او براي درمان چشم خود به نزد پزشكي رفت و آن پزشك براي درمان او پانصد دينار از او درخواست كرد و او ناچار شد بپردازد. سپس، با خود گفت:”كيمياي واقعي علم طب است نه آنكه تو بدان مشغولي” و اين گونه بود كه به پزشكي گرايش پيدا كرد. نخست مفاهيم پايهي فلسفه، رياضي، اخترشناسي و ادب را در همان ري آموخت. آنگاه براي آموزش بيشتر به بغداد رفت كه به دست ايرانيان بنيان گذاري شده بود و دانشمندان بزرگ آن روزگار در آنجا گرد هم آمده بودند.
رازي در بغداد به رياست بيمارستاني برگزيده شد كه بدر، غلام معتضد عباسي، در سدهي سوم هجري ساخته بود. برخي گمان ميكنند كه رازي رياست بيمارستان عضدي را داشته است كه به دست عضدالدولهي ديلمي به سال 372 بازگشايي شد. اما رازي نزديك نيم سده پيش از بازگشايي آن بيمارستان از دنيا رفت و به نظر ميرسد بيمارستاني كه غلام معتضد ساخت، طي زمان با بيمارستان عضدي مشتبه شده باشد.
رازي به زودي به جايگاه نخست در پزشكي دست يافت و فرمانروايان گوناگون او را به نزد خود ميخواندند و رازي كتابهايي نيز به نام آنها نوشته است. براي نمونه، زماني به درخواست ابوصالح منصور بن اسحاق ساماني، به زادگاه خود بازگشت و رياست بيمارستان ري را پذيرفت. در همين شهر بود كه كتاب طب المنصوري را به نام او نوشت كه يكي از شناخته شدهترين و پرآوازه ترين نوشتههاي او در غرب است. ترجمهي اين كتاب، نخستين كتاب پزشكي است كه با شيوهي چاپ گوتنبرگي در اروپا چاپ شد.
رازي سالهاي پاياني زنديگ خود را در ري گذراند و دانشجويان زيادي از او درس گرفتند و پزشكان چيرهدستي شدند. در همان سالها بود كه چشمان رازي آب آورد و يكي از شاگردانش از طبرستان براي درمان او آمد و از استاد خود خواست اجازه دهد به درمان او بپردازد. رازي گفت كه اين كار بر رنج و درد من ميافزايد، چرا كه مرگ من نزديك به نظر ميرسد و روا نيست براي بازيافتن بينايي، خود را دچار رنج و سختي سازم. ديري نگذشت كه او در پنجم شعبان سال 313 قمري در ري از دنيا رفت. او در آن هنگام، اندكي بيش از 60 سال داشت.
رازي ، هوشي سرشار و حافظهاي قوي در فراگيري علوم داشت و با اينكه از ۴۰سالگي بطور جدي به كسب علوم پرداخت ، در مدت ۲۰سال به پيشرفتهاي خارقالعادهاي درعلوم مختلف دست يافت.
توجه و اشتغال وي به علم طب بعد از سنين جواني و بنابر قول ابوريحان بيروني پس از مطالعات و تجارب آن استاد در كيميا جلب و عملي شده و نتيجه عارضه پي بوده كه در چشم وي از تجارب كيميا وي پديد آمده بود نوشته اند:
رازي در سي سالگي به بغداد رفت و چون بر بيمارستان مقتدر گذر كرد به طب دلبستگي يافت و به تحصيل اين علم پرداخت و چون در آن چيره دست شد، به ري بازگشت و به خدمت منصوربن اسحاق حاكم ري در آمد و سرپرست بيمارستان ري شد. بعدها به بغداد رفت و رياست بيمارستان مقتدر را بر عهده گرفت و شهرت وي در بغداد به جايي رسيد كه سابقه نداشت.
توجه و اشتغال وي به علم طب بعد از سنين جواني و بهقول ابوريحان بيروني ، پس از مطالعات و تجارب آن استاد در كيميا ، عملي شده بود.
“الحاوي”از مهمترين آثار زكرياي رازي است،اين كتاب هرچند كه تكميل نشده باقي ماند اما چند قرن مورد مطالعه قرار گرفت بطوري كه مورخان اروپايي ، آن را بزرگترين دايرهالمعارف طبي به زبان عربي ميدانند.
رازي اين كتاب را به صورت يادداشتهاي متعددي تهيه كرده بود و بعد از مرگ وي به دستور ابن عميد از روي يادداشتهاي او كتاب را استنساخ و تنظيم كردند. بخش زيادي از نتايج آزمايشها و مطالعات رازي در اين كتاب جمع است.
“طب المنصوري ” از ديگر آثار رازي است كه به نام منصور بن اسحاق حاكم ري تاليف و تنظيم شدهاست. طب المنصوري و برخي از رسالههاي طبي ديگر محمد رازي به زبان لاتين ترجمه و چاپ شده و مورد استفاده اروپاييان قرارگرفته است.
در علم كيميا بايد رازي را سرآمد دانشمندان اسلامي دانست.
از كارهاي مهم او كه متكي به آزمايشهاي متعدد بوده، كشف جوهر گوگرد (اسيد سولفوريك) و الكل است.
رازي كتابهاي متعدد در كيميا به رشته تحرير در آوردهاست كه از آن جمله كتاب الاكسير و كتاب التدبير را بايد نام برد.
از مهمترين آثار او يكي «الحاوي» است كه به نظر از «قانون» ابن سينا مهمتر است. اين كتاب چند قرن مورد مطالعه و مراجعه، بلكه تنها كتاب اصلي درسي طب به شمار مي رفته است. الحاوي دائره المعارفي بوده كه اكنون تمام آن در دست نيست.
محمد رازي اين كتاب را به صورت يادداشتهاي متعددي تهيه كرده بود و بعد از مرگ وي به دستور ابن عميد از روي يادداشتهاي او كتاب را استنساخ و تنظيم كردند. مقدار زيادي از نتايج آزمايشها و مطالعات رازي در اين كتاب جمع است.
اثر ديگر رازي «طب المنصوري» است كه به نام منصور بن اسحاق حاكم ري تأليف و تنظيم شده است. طب المنصوري و برخي از رساله هاي طبي ديگر محمد رازي به زبان لاتيني ترجمه و چاپ شده و مورد استفاده اروپاييان بوده است.
كتاب «من لا يحضره الطبيب» اثر ديگر وي شامل دستورهاي ساده براي معالجات گوناگون است. كتاب ديگر او «برء الساعه» است.
در علم كيميا بايد رازي را سرآمد دانشمندان اسلامي دانست. از كارهاي مهم او كه متكي به آزمايشهاي متعدد بوده، كشف جوهر گوگرد (اسيد سولفوريك) و الكل است.
محمد رازي كتابهاي متعدد در كيميا به رشته تحرير در آورده است كه از آن جمله «كتاب الاكسير» و «كتاب التدبير» را بايد نام برد.
اين فيلسوف و پزشك نامي ايران علاوه بر علم وسيع كيميا و پزشكي جهانگير، در فلسفه نيز داراي تحقيقات عميقي است كه مورد توجه و اهميت مي باشد. از كتابها و آثار فلسفي او اكنون جز تعداد معدودي در دست نيست، ولي آن چه از فهرست بيروني و ساير مأخذ بر مي آيد. وي كتابهاي متعدد در كليات مسايل طبيعي و منطقيات و ما بعدالطبيعيه داشته است و آنها عبارتند از كتابهاي: سمع الكيان الهيولي الصغير و الهيولي الكبير. (ابن نديم: كتاب الهيولي المطلقه و للجسم محركا من ذاته طبعا – في العاده – المدخل الي المنطق – كتاب البرهان – كيفيه الاستدلال – العلم الالهي علي راي سقراط العلم الالهي الكبير في الفلسفه القديمه – رساله در انتقاد اهل اعتزال – قصيده الهيه – الحاصل في العلم اللهي – الشكوك علي ابرقلس – ردنامه فرفوريس به انابون المصري – النفس الصغير – النفس الكبير – الطب الروحاني – في السيره الغلسفيه – امارات الاقبال الدوله و چند رساله ديگر فلسفي كه در رد بر مخالفان خود در مسئله قدم هيولي و لذت و معاد و ناقدان خود بر علم الهي ورد بر سيس ثنوي نگاشت.
كتاب ديگري نيز در رد نبوات و در نقض اديان داشت به نام «في النبوات» و شايد براي تكميل اقوال خود در همين كتاب، كتاب معروف ديگر خود را به نام «حيل المتنبين» مشهور به «مخاريق الانبياء » نگاشته بوده است.
محمد رازي علاوه بر تاليف هاي فلسفي، شروح و جوامعي هم از آثار متقدمين مانند ارسطو و افلاطون داشت. از افلاطيون رساله طيماوس را شرح كرد و از ارسطو جوامعي در منطق چون جوامع قاطيفورياس و باري ارمينياس و انالوطيقا ترتيب داد و نيز كتابي در منطق به روش و با اصطلاحات متكلمين اسلام تدوين كرد. دائره المعارف دانشمندان علم و صنعت درباره محمد بن زكرياي رازي آمده است.
محمد رازي نه فقط در طب به تجربه دست مي زد بلكه آزمايش را در كليه مباحث علوم طبيعي ضروري مي دانست. وي آزمايشهاي شيميايي خود را با چنان دقتي تشريح و توصيف كرده كه امروزه هم هر شيمي داني مي تواند عيناً آن را مجددا به معرض آزمايش درآورد. رازي مواد شيميايي را طبقه بندي كرد، در بابي وزن مخصوص تحقيقاتي به عمل آورد و به اكتشافات مهمي از قبيل اكتشاف الكل و اسيد سولفوريك نايل آمد. وي نخستين كسي است كه كليه اشياي عالم را به سه طبقه حيوانات، نباتات، جامدات تقسيم كرده است.
مسعودي در كتاب التنبيه و الاشراف گفته است كه: رازي در سال 310 هجري كتابي در سه مقاله راجع به فلسفه فيثاغوري نگاشت و بعيد نيست اين توجه به فلسفه فيثاغوري جديد نتيجه تعلم رازي نزد ابوزيد بلخي بوده باشد كه از شاگردان كندي و متوجه فلسفه فيثاغوري جديد بود.
محمد رازي در پايان عمر به سبب كثرت كار و مطالعه نابينا شد.
اين فيلسوف و پزشك نامي ايران علاوه بر علم وسيع كيمياو پزشكي، در فلسفه نيز داراي تحقيقات عميقي است كه مورد توجه و اهميت است.
رازي، نه فقط در طب ، تجربه كسب كرد بلكه آزمايش را در كليه مباحث علوم طبيعي ضروري ميدانست.
وي،آزمايشهاي شيميايي خود را باچنان دقتي تشريح وتوصيف كرده كه امروزه هر شيمي داني ميتواند عينا آن را مجددا به معرض آزمايش درآورد.
رازي، مواد شيميايي را طبقهبندي كرد و به اكتشافات مهمي از قبيل اكتشاف الكل و اسيد سولفوريك نايل آمد.
وي، نخستين كسي است كهكليه اشياي عالم را به سه طبقه حيوانات، نباتات، جامدات تقسيم كردهاست.
محل و تاريخ وفات محمد رازي به درستي مشخص نيست، ابوريحان بيروني وفات وي را در ماه شعبان سال ۳۱۳هجري نوشته و تعداد تاليفهاي وي را بيش از ۵۶كتاب و رساله دانسته است.
پنجم شهريورماه به مناسبت سالروز تولد محمد زكرياي رازي ، روز داروسازي در كشور نامگذاري شدهاست.
نوشتههاي رازي
رازي پژوهشگر و نويسندهي پركاري بوده و خود در اين باره در كتاب السيره الفلسفيه چنين نوشته است:”كوشش و پشتكار من در فراگيري دانش به اندازهاي بود كه به خط تعويذ(خط ريز) بيش از 20 هزار ورقه چيز نوشتم و پانزده سال از عمر خود را شب و روز در تاليف جامع كبير(همان حاوي) صرف كردم و بر اثر همين كار در نيروي بينايي من سستي پديد آمده و عضلهي دستم گرفتار سستي شده و من را از نوشتن محروم ساخته است. با اين همه، از جست و جوي دانش باز نماندهام و پيوسته به ياري اين و آن ميخوانم و بر دست ايشان مينويسم.”
نخستين فهرست از نوشتههاي رازي را خود او فراهم كرده كه ابننديم آن را در الفهرست آورده است. ابن قفطي نيز در كتاب خود با نام اخبار الحكماء، آن فهرست را به نقل از ابننديم آورده است. سپس، ابوريحان بيروني كتابي پيرامون نوشتههاي رازي نوشت كه پول كراوس، خاورشناس فرانسوي، در سال 1936 آن را با عنوان “رساله ابيريحان في فهرست كتب محمد بن زكرياي رازي” به چاپ رساند. البته، بيروني فهرست كتابهاي خود را تا سال 427 قمري، كه در آن هنگام 65 سال داشت، نيز در اين رساله آورده است.
بر پايهي فهرست بيروني، رازي 184 كتاب در موضوعهاي گوناگون نوشته است: پزشكي، 56 كتاب؛ طبيعيات، 33 كتاب؛ منطق، 7 كتاب؛ رياضيات و اخترشناسي، 10 كتاب؛ تفسير و تخليص كتابهاي فلسفي و پزشكي ديگران، 7 كتاب؛ علوم فلسفي و تخميني، 17 كتاب؛ ماوراءالطبيعه، 6 كتاب؛ الهيات، 14 كتاب؛ كيميا، 22 كتاب؛ كفريات، 2 كتاب و فنون مختلفه، 10 كتاب.
ابنابي اصيبعه، از پزشكان سدهي هفتم هجري، در كتاب عيون الانباء في طبقات الاطباء، 238 كتاب براي رازي فهرست كرده است. محمود نجمآبادي، پژوهشگر تاريخ علم، با برابر نهادن فهرست بيروني، ابنقفطي، ابنابي اصيبعه و ابننديم، كتابي به نام مولفات و مصنفات ابوبكر محمد بن زكرياي رازي، فراهم آورده است كه در سال 1339 از سوي انتشارات دانشگاه تهران منتشر شد. او دراين كتاب 271 كتاب براي رازي برشمرده است. در اين جا برخي از مهمترين آثار رازي معرفي ميشود.
در پزشكي
۱- الحاوي يا الجامع الكبير
الحاوي بزرگترين دانشنامهي پزشكي است كه در آن نظريههاي پزشكان پيش از رازي گردآوري شده است. او در اين كتاب نظر پزشكان را بي آن كه در آنها تغييري دهد، آورده و هر مطلبي را از هر كجا گرفته، منبع آن را نوشته است. همان گونه كه پيش از اين گفته شد، رازي براي اين كار بزرگ بيش از 15 سال از عمر خود را صرف كرد تا اين كه بينايي و توان نوشتن را از دست داد و از شاگردانش كمك گرفت. با اين همه، سازماندهي نهايي كتاب به دست شاگردان رازي و پس از مرگ استاد انجام شد.
كتاب حاوي در سال 1297 ميلادي به درخواست شارل انجو، شاه سيسيل، به كوشش فرج بن سالم به لاتيني ترجمه شد. نخستين چاپ متن لاتين آن در سال 1486 در شهر برسكيا انجام شد و سپس در سالهاي 1505، 1506، 1509 و 1542 در شهر ونيز بار ديگر به چاپ رسيد. حاوي يكي از 9 كتابي بود كه كتابخانهي دانشكدهي پزشكي پاريس در سال 1395 ميلادي در خود داشت.
2. الكناش المنصوري
اين كتاب پس از الحاوي مهمترين اثر پزشكي رازي به شمار ميآيد. رازي اين كتاب را به نام ابوصالح منصور بن اسحاق بن احمد بن اسد، والي ري، نام نهاده است. او در اين كتاب، كه به طب منصوري پرآوازه شده، مفاهيم پايهي پزشكي را در ده مقاله آورده است. مقالهي نهم اين كتاب، با عنوان”دربارهي درمان همهي بيماريها از فرق سر تا نوك پا” بيشتر مورد توجه بوده و در اروپا به صورت جداگانه نيز به چاپ رسيده و شرحهاي گوناگوني بر آن نوشته شده است.
طب منصوري را جرارد كرمونيايي در سال 1481 به لاتين ترجمه كرد. ترجمهي لاتيني آن نخست در سال 1484 به چاپ رسيد و سپس تا سال 1519، شش بار ديگر در ونيز چاپ شد. چاپهاي ديگري از آن نيز در سالهاي 1533، 1544 و 1551 در سوئيس و 1674 در اولم فراهم آمد. اين كتاب تا پايان سدهي نوزدهم ميلادي بخشي از برنامهي درسي دانشگاه توبينگن آلمان بود و رياست دانشگاه مونپوليه، در فرانسه، تا سال 1558 هنوز درس خود را از روي اين كتاب ميگفته است.
3. كتاب الجدري و الحصبه
اين كتاب كهنترين و مهمترين كتابي است كه پيرامون آبله و سرخك نوشته شده است. رازي نخستين پزشكي است كه اين دو بيماري را دو بيماري جداگانه دانسته و شيوهي نگارش آن به اندازهي با اصول علمي امروزي همخواني دارد كه برخي از پژوهشگران تاريخ پزشكي، از جمله نوبرگر در كتاب تاريخ پزشكي خود، آن را برجستهترين خدمت فرهنگ اسلامي به علم پزشكي دانستهاند.
ترجمهي لاتين كتاب آبله و سرخك رازي در سال 1548 در پاريس منتشر شد و ترجمههاي لاتيني ديگري از آن در سالهاي 1498 و 1555 در ونيز، در سالهاي 1529 و 1544 در سوئيس، در سال 1549 در استراسبورگ، در سال 1749 در لندن و در 1781 در گوتينگن چاپ شد. ترجمهي فرانسوي آن در سال 1762 در پاريس منتشر شد. ترجمهي انگليسي آن در سال 1747 در لندن انجام شد، اما در سال 1848 منتشر شد. محمود نجمآبادي آن را به فارسي ترجمه كرده است.
۴- تقاسيم العلل
كتاب تقسيمهاي بيماريها، گونهاي فرهنگ پزشكي است كه بيماريها و چگونگي درمان آنها چكيدهوار در آن آمده است. اين كتاب را نيز جرالد كرمونيايي به لاتين ترجمه كرده است.
۵- من لايحضره الطبيب
چنانكه از نام اين كتاب بر ميآيد، براي كسي نوشته شده است كه به پزشك دسترسي ندارد. شيخ صدوق كه عنوان اين كتاب را پسنديده بود، كتابي با نام من لايحضره الفقيه در فقه شيعي نوشته است.
۶. دفع مضار الاغذيه
اين كتاب دربارهي جلوگيري از زيان غذاهاست و عبدالعلي نائيني آن را به فارسي ترجمه و با عنوان بهداشت غذايي منتشر كرده است.
7. في محنه الطبيب و كيف ينبغي ان يكون
كتابي در چگونكي آزمايش كردن پزشكان و اين كه يك پزشك چگونه بايد باشد.
8. المرشد
كتاب راهنما كه با نام الفصول نيز شناخته ميشود، چكيدهي دانش پزشكي است.
9. الادويه المسهله الموجود في كل مكان
اين كتاب پيرامون داروهاي آسانيافتني است كه در هر جايي وجود دارند.
10. القرابازين
رازي دو كتاب با اين نام دارد كه يكي كبير(بزرگ) و ديگري صغير(كوچك) ناميده ميشود. اين كتابها پيرامون داروهايي هستندكه پزشكان بايد با آنها آشنا باشند.
ديگر كتابهاي برجستهي رازي در پزشكي عبارتند از: اطمعه المرضي(غذاي بيماران)، برءالساعه(فوريتهاي پزشكي)؛ كتابه في تولد الحصاه(كتاب او در پديد آمدن سنگريزه)، كتابه في القولنج(كتاب او در درد رودكان)، كتابه في النقرس و اوجاع المفاصل(كتاب او در درد پا و مفصلها)، الطب الملوكي(پزشكي شاهانه)، في العله التي صارالخريف ممرضا(در چرايي آنكه پاييز بيماريآور است)، في العله التي تحدث الورم و الزكام في رووس الناس وقت الورد(در علت آن كه ورم و زكام در سر مردم هنگام گل سرخ عارض ميگردد)، تقديم الفاكهه قبل الطعام و تاخير منه(خوردن ميوه پيش از غذا و پس از آن)، في عله التي لها ينجح جهال الاطباء و العوام و انساء اكثر من العلماء(در علت آن كه طبيبان نادان و عامهي مردم و زنان، بيش از طبيبان دانشمند توفيق مييابند) و … .
عصر رازی
نیمه دوم سده سوم (ه- ق) را جورج سارتون در تاریخ علم ، “عصر محمدبن زکریای رازی” (251- 313 ه ق) نامیده است. عصر رازی ، دوره اولین جنبش نوزایی فرهنگی اسلامی به شمار میرود که در وسیعترین محدوده زمانی خود فاصله میان سدههای سوم و چهارم را در بر میگیرد. این دوره را که اوج تمدن اسلام دانستهاند، شاهد ظهور یک طبقه متوسط دولتمند و متنفذی بود که با برخورداری از اشتیاق و امکانات کسب دانش و موقعیت اجتماعی به پرورش و پراکنش فرهنگ کهن مدد رساند.
نام و نشان رازای
رازی ، طبیب کیمیایی و فیلسوف نامدار که چیز زیادی از زندگانی او دانسته نیست. طبق قول “ابوریحان بیرونی” ، رازی در ماه شعبان سال 251ق _ 865م در ری زاده شد. نام نیای رازی ، یحیی بوده است و بدین نام و نسب “ابوبکرمحمدبن زکریا بن یحیی الرازی” یاد کرده است. در بعضی از منابع ، پیشه زرگری ، اولین کار رازی شمرده شده است.
گفته میشود که وی در روم ، شوشههای طلا معامله میکرد و شناخت کیمیا در نزد وی ، از همین داستان نتیجه گرفته شده است و بعدها رازی به طب پرداخته است.
استادان زکریای رازی
مورخان طب و فلسفه در قدیم به تفاریق استادان رازی را سه تن یاد کردهاند:
ابن ربن طبری: زکریا در طب شاگرد وی بوده است.
ابوزید بلخی: حکیم زکریای رازی در فلسفه شاگرد وی بوده است.
ابوالعباس محمد بن نیشابوری: استاد محمد بن زکریا رازی در حکمت مادی (ماتریلیسم) یا گیتی شناسی بوده است.
دانش شیمی و رازی
رازی ، پزشک و طبیعت شناس بزرگ ایرانی را پدر شیمی یاد کردهاند، از آن رو که دانش کیمیایی کهن را به علم شیمی نوین دگرگون ساخت. ابن ندیم از قول رازی گفته است: “روا نباشد که دانش فلسفه را درست دانست و مرد دانشمند فیلسوف شمرد، اگر دانش کیمیا در وی درست نباشد و آن را نداند.”
مکتب کیمیا
رازی مکتب جدیدی در علم کیمیا تاسیس کرد که آن را میتوان مکتب کیمیای تجربی و علمی نامید. “ژولیوس روسکا” دانشمند برجستهای که در شناساندن کیمیا (شیمی) رازی به دنیای علم بیشتر سهم و جهد مبذول داشته است، رازی را پدر شیمی علمی و بانی مکتب جدیدی در علم دانسته است، شایان توجه و اهمیت است که قبلا این لقب را به د انشمند بلند پایه فرانسوی لاوازیه داده بودند.
نظریه اتمی و رازی
در فرآیند دانش کیمیا به علم شیمی توسط رازی ، نکتهای که از نظر محققان و مورخان علم ، ثابت گشته ، نگرش ذره یابی یا اتمسیتی رازی است. کیمیاگران ، قائل به تبدیل عناصر به یکدیگر بودهاند و این نگرش موافق با نظریه ارسطویی است که عناصر را تغییر پذیر یعنی قابل تبدیل به یکدیگر میداند. لیکن از نظر ذره گرایان عناصر غیر قابل تبدیل به یکدیگرند و نظر رازی هم مبتنی بر تبدیل ناپذیری آنهاست و همین علت کلی در روند تحول کیمیایی کهن به شیمی نوین بوده است.
به تعبیر تاریخی زکریا ، کیمیا ، ارسطویی بوده است و شیمی ، دموکریتی است. به عبارت دیگر ، شیمی علمی رازی ، مرهون نگرش ذره گرایی است، چنانچه همین نظریه را بیرونی در علم فیزیک کار کرد و بسط داد.
در اروپا فرضیه اتمی را “دانیل سرت” Daniel Seer در سال 1619، از فلاسفه یونانی گرفت که بعدها “روبرت بویل” آن را در نظریه خود راجع به عنصرها گنجاند. با آنکه نظریه بویل با آرای کیمیاگران قدیم تفاوت دارد، نباید گذشت که از زمان فلاسفه قدیم تا زمان او ، تنها رازی قائل به اتمی بودن ماده و بقا و قدمت آن بوده است و با آن که نظریه رازی با نظریه بویل و یا نگرش نوین تفاوت دارد، لیکن به نظریات علمای شیمی و فیزیک امروزی نزدیک است.
دستاوردهاي علمي رازي
1. بحث علمي پيرامون ايمني اكتسابي
در سال 1797 ميلادي، ادوارد جنر، پزشك انگليسي، دريافت دختراني كه شيرگاوهاي مبتلا به آبلهي گاوي را ميدوشند، نسبت به آبله انساني(آبله مرغان) ايمن هستند. جنر بر پايهي اين مشاهده و چند آزمايشي كه انجام داد، مفهوم ايمني اكتسابي(به دست آوردني) را مطرح كرد. اما نزديك 900 سال پيش از جنر، محمد زكرياي رازي، براي نخستين بار آبله مرغان را به صورت علمي توصيف كرد. او در كتاب الجدري و الحصبه خود نوشته است كه اين بيماري از فردي به فرد ديگر منتقل ميشود، اما اگر كسي از اين بيماري جان سالم به در برد، بار ديگر به اين بيماري دچار نميشود.
2. بحث علمي پيرامون ايمني اكتسابي
اکتشافات رازی در شیمی
رازی توانست مواد شیمیایی چندی از جمله الکل (الک حل) و اسید سولفوریک (زیت الزاج) و جز اینها را کشف کرد.
ارتباط رازی با سایر علوم
رازی در علوم طبیعی و از جمله فیزیک ، تبحر داشته است. ابوریحان بیرونی و عمر عمر خیام نیشابوری ، مطالعات و تحقیقات خود را از جمله در چگال سنجی زر و سیم ، مرهون دانش رازی هستند. رازی در علوم فیزیولوژی و کالبد شکافی ، جانور شناسی ، گیاه شناسی ، کانی شناسی ، زمین شناسی ، هوا شناسی و نور شناسی دست داشته است.
شيوهي رازي در پزشكي
رازي در پزشكي بسيار نوآور بود و پيروي كوركورانه از پزشكان پيش از خود را روا نميدانست. او كتابي به نام شكوك نوشته و نظريهها و روشهاي درماني نادرست جالينوس را بر شمرده است. او بر اين باور بود كه “تجربه بهتر از علم طب است” و منظور او از علم طب، نوشتههاي پيشينيان است. يادداشتها او كه در آنها به دقت فراوان چگونگي وضعيت بيماران و بهبودي آنها را توصيف كرده است، او را يكي از برجستهترين پزشكان باليني همهي دورانها ساخته است. يكي از آن ياداشتها اين گونه است:
“عبدالله بن سواده دچار تبهاي نامنظمي بود كه گاه هر روز به وي عارض ميگشت و زماني يك روز در ميان و گاهي هر چهار روز و شش روز. و پيش از عارض شدن تب، لرز مختصري به او دست ميداد و به دفعات بسيار بول ميكرد. من اين نظر را ابراز داشتم كه اين تبها ميخواهد به تب ربع مبدل شود و يا اين است كه بيمار زخمي در كليه دارد. پس از اندكي در بول بيمار چرك ظاهر شد. من به او خبر دادم كه ديگر تب باز نخواهد گشت و چنين شد.
تنها چيزي كه مانع آن بود كه در نخستين بار نظر خود را دربارهي اين كه بيمار زخم كليه دارد، ابراز كنم اين بود كه پيش از آن به تب غب و تبهاي ديگر مبتلا بود و گمان ميرفت كه اين تبهاي نامنظم از التهاباتي باشد كه چون نيرو گيرد به تب ربع مبدل خواهد شد. به علاوه، بيمار به من شكايت نكرده بود كه در ناحيهي گردهاش سنگيني مانندي دارد كه چون بر ميخيزد آن را احساس ميكند و من نيز فراموش كرده بودم كه دراين باره چيزي از او بپرسم. در واقع ميبايستي بسياري بول گمان مرا در زخم كليهي وي قويتر كند، منتها نميدانستم كه پدرش نيز سستي مثانه دارد و از چنين دردي شكايت ميكند …”
زماني كه در بيمارستان ري پزشك مسوول بود، در حالي كه شاگردانش و شاگردان شاگردانش پيرامون او را گرفته بودند، به كار بيمارستان رسيدگي ميكرد. هر بيماري كه به بيمارستان وارد ميشد، نخست در نزد شاگردان شاگردان معاينه مي شد و اگر مسالهاي براي آنها دشوار ميآمد، با شاگردان اصلي رازي عرضه ميشد و اگر آنها نيز در تشخيص بيماري در ميماندند، به خود رازي مراجعه ميكردند. اين شيوهي سازماندهي پزشكان از يادگارهاي رازي است كه هنوز هم در بيمارستان هاي آموزشي جهان رعايت ميشود.
هنگامي كه ميخواستند بيمارستان معتضدي بغداد را بسازند، با او براي جاي مناسب بيمارستان مشورت كردند. رازي فرمان داد قطعههاي مساوي از گوشت را در محلههاي گوناگون شهر بياويزند و آن جايي را برگزينند كه قطعهي گوشتن در آنجا ديرتر از جاهاي ديگر فاسد شده است. رازي در آن بيمارستان بخش ويژهي بيماران رواني بنيان گذاشت و براي هر گروه از بيماران رژيم غذايي مناسب آنها را تعيين كرد.