فقر ريزمغذيها/ گرسنگي پنهاني كه جامعه را تحليل ميبرد مشهد ، خبرگزاري جمهوري اسلامي ۸۴/۰۷/17
گزارش از فاطمه يوسفي
گرسنگي عموما خاص مناطق و كشورهاي فقير و عقب مانده جهان است اما در اين سالها شاهد نمونهاي از گرسنگي در سطح وسيعي از كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه هستيم كه حتي اقشار غني هم گرفتار آن هستند.
در واقع گرسنگي هميشه ناشي از خوردن نيست و چه بسا بسياري از مردم كه امروز دچار گرسنگي پنهان هستند بسيار هم پر خور باشند.
“گرسنگي پنهان” نوعي از فقر و كمبود مواد غذايي است كه از چشم فرد، جامعه و حتي مسوولان سلامت در كشورها پنهان ميماند و آرام آرام در ميان جمعيت ميخزد و خود را در قالب عوارض بعدي نشان ميدهد كه چندان هم ملموس نيست.
سلولهاي بدن براي رشد، اعمال حياتي و ترميم بافتها نياز به مواد مغذي دارد كه شامل درشت مغذيها همچون كربوهيدارتها، چربي، پروتئين و ريز مغذيهايي همچون انواع ويتامينها و املاح معدني است.
نياز به اين مواد مغذي در افراد مختلف با توجه به سن، جنس و جثه متفاوت است چنانكه در اين زمينه رعايت تنوع و تعادل در انتخاب مواد غذايي منجر به يك رژيم غذايي مطلوب ميشود اما شرايط اقليمي و برخي عادات غذايي ممكن است گروهي از جمعيت يا همه افراد يك منطقه را مبتلا به كمبود ماده مغذي و عوارض ناشي از آن كند.
اصطلاح “سوءتغذيه ريزمغذيها” براي بيماريهايي كه به دليل كمبود اين مواد روي ميدهد به كار برده ميشود. اين كمبود ريزمغذيها همان گرسنگي پنهان است.
امروزه سوءتغذيه ريزمغذيها بزرگترين مانع براي توسعه اجتماعي و اقتصادي است زيرا در درازمدت سلامت، توانايي يادگيري و توان توليد افراد جامعه را تحت تاثير قرار ميدهد.
فقر و عدم دسترسي به مواد غذايي متنوع، فقدان آگاهي از عملكرد مطلوب يك رژيم غذايي مناسب، آب و محيط آلوده، شيوع بيماريهاي انگلي و عفوني عواملي هستند كه منجر به كمبود ريزمغذيها ميشوند.
نتيجه اين سوء تغذيه افزايش مرگ و مير، ابتلا به بيماريها به دليل ضعف سيستم ايمني بدن، ناتواني جسمي و كاهش بهرههوشي و كاهش قدرت يادگيري و افت تحصيلي، تغييرات رفتاري به صورت بيحوصلگي، بيتفاوتي و انزواطلبي است كه روند توسعه كشورها را به مخاطره مياندازد.
از جمله ريزمغذيهايي كه كمبود آن اثر نامطلوب بر بدن ميگذارد “آهن” است كه سازنده هموگلوبين و يد ميباشد كه در جريان توليد هورمونها فعاليت مي كند و همچنين سازنده برخي ويتامينها كه گاه به صورت كوآنزيم فعاليتهاي سلولي را سامان ميدهند و به همين دليل گرسنگي سلولي نيز نام ديگري است كه به كمبود ريزمغذيها اطلاق ميشود.
وقتي سلول گرسنه باشد فعاليتش دچار مشكل ميشود لذا بدن خود را به طرق مختلف با كمبودها تطبيق ميدهد و همين تطابق بدن و حيات، انسانها را از رسيدن به توانمنديهاي بالقوهاي كه دارند باز ميدارد.
جامعهاي كه كودكانش با فقر مواد غذايي و كمبود ريزمغذيها مواجه است از هوشمندي و قدرت يادگيري بيبهره ميماند، كودكان معمولا قدرت تمركز نداشته و ناموفق در امتحانات درس را رها ميكنند و يا چند سال در يك كلاس ميمانند.
عدم توانايي در كسب مهارتهاي پيچيده اين جوامع را به تدريج در چرخه معيوب فقر و توسعه نيافتگي از رقابت در صحنه دانش فني جهان حذف كرده و به كشورهاي عقب مانده و محتاج تبديل ميكند.
امروزه كارشناسان تغذيه غلبه بر گرسنگي سلولي را پيش شرط اصلي براي رسيدن به سلامت جسمي و ذهني و راه وصول به توسعه ميدانند.
سياستها و برنامههاي تغذيهاي كشورها بايد بگونهاي طراحي و اجرا شود كه از دريافت ريزمغذيها و غذاي كافي و مناسب براي همه گروههاي سني و جنسي جمعيت و در تمام مناطق شهري و روستايي اطمينان حاصل شود.
عواقب و خسران غفلت از گروههاي در معرض خطر و آسيب پذير و محرومان جامعه معمولا به كل جامعه برميگردد و دولتها با سرمايهگذاري در پيشگيري از كمبود ريزمغذيها و حمايت از طبقات آسيب پذير شاهد برگشت سرمايه به صورت افزايش بهرهوري نيروي كار، خلق دانش فني و توسعه يافتگي خواهند بود.
از جمله ريزمغذيها آهن است كه از عناصر موثر در ساختمان بسياري از آنزيمها، پروتئنها و خصوصا هموگلوبين است و كمبود آن منجر به كم خوني و فقر آهن ميشود كه با عوارض زيانبار بهداشتي، اجتماعي و اقتصادي از جمله افزايش مرگ و مير مادران به هنگام زايمان، افزايش موارد ابتلابه بيماريها، كاهش بهرههوشي و قدرت يادگيري و نهايتا كاهش توانمندي ذهني و جسمي شده و روند توسعه اقتصادي جوامع را به مخاطره مياندازد.
كم خوني از پيامدهاي اصلي فقر آهن است. در عين آنكه كمبود آهن شايعترين علت كمخوني به ويژه در كودكان و زنان در سنين باروري است اما ساير كمبود ريزمغذيها نظير اسيد فوليك و ويتامين B12هم در ايجاد كمخوني موثر است.
حدود يك چهارم جمعيت دنيا كم خون هستند و در تمامي سنين و هر دو جنس ديده ميشود اما شيوع آن متفاوت است.
افراد آسيب پذير چون زنان درسنين باروري(به علت عادت ماهيانه، شيردهي و بارداري)، كودكان شش ماهه تا دو ساله به دليل رشد سريع و قطع زودرس تغذيه با شير مادر و كودكان سنين پيش دبستاني بيشتر در معرض كم خوني فقر آهن هستند.
كمبود آهن در اين مقاطع سني ميتواند منجر به تاخير رشد جسمي، اختلال در تكامل و هماهنگي سيستم اعصاب حركتي، اختلال در تكامل گفتاري و مهارتهاي شناختي و كاهش قدرت يادگيري و ضريب هوشي به ميزان پنج تا ۱۰امتياز شود.
كاهش مقاومت در برابر عفونتها از جمله اسهال و عفونتهاي تنفسي و اختلال در سيستم ايمني سلولي از ديگر عواقب كم خوني است كه درمان با آهن به بهبود آنها ميانجامد.
اثرات نامطلوب كم خوني به ويژه نوع شديد آن در دوران شيرخواري و اوايل كودكي تقريبا غيرقابل جبران است و با درمان بعدي هم قابل اصلاح نيست.
بر اساس آمارهاي جهاني كمبود آهن به رشد و تكامل مغزي ۴۰تا ۶۰درصد كودكان شش تا ۲۴ماهه كشورهاي در حال توسعه صدمه ميزند.
كمخوني فقر آهن در بزرگسالان نيز ايجاد ضعف و خستگي نموده و قدرت و كارآيي را كاهش ميدهد و ممكن است با اختلالات توليد مثل نيز همراه باشد.
بر اساس محاسبات بانك جهاني در شرايطي كه كمبود ريزمغذيها سالانه بيش از پنج درصد درآمد ملي كشورها را كاهش ميدهد، هزينه راهحلهاي كامل و مستمر براي غلبه بر آن تنها معادل سه دهم درصد از درآمد ناخالص ملي است.
اگر توان توليد در فرد كم خون بطور متوسط ۲۰درصد كاهش يابد در كشوري كه ۵۰درصد زنان و ۲۰درصد مردان آن مبتلا به كم خوني هستند توان توليد پنج تا هفت درصد كاهش خواهد يافت.
اثرات كم خوني در تمامي حوزهها و سطوح اعم از بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، صنعت، كشاورزي واقتصاد گرفته تا خانواده چنان عميق و زيانبار است كه به جرات ميتوان گفت پيشگيري و كنترل آن از ابزار موثر در سرعت بخشيدن به روند توسعه كشورها است.
بر اساس محاسبات انجام شده در كشور، شيوع كم خوني ناشي از فقر آهن فقط در بين ۲۰درصد از جمعيت كشور سالانه حدود ۵۷۵ميليون دلار ضرر وارد ميكند كه شامل مرگ و مير و بيماري، روزهاي غيبت از كار و مدرسه، افت تحصيلي و مردودي، كاهش قدرت كار و توليد است.
اين مورد آخر ضرر و زياني است كه معمولا از ديد مسوولان برنامهريز و تخصيصدهندگان اعتبارات دور ميماند و سرمايهگذاري براي غلبه بر آن را با مشكل مواجه ميكند.
در زمينه ريزمغذي چون “يد” هم تا چند سال قبل مشكلات حادي چون كمبود آهن داشتيم زيرا كمبود يد ضريب هوشي كودكان را ۱۰تا ۱۵امتياز كاهش ميدهد و به همين دليل در مناطق دچار كمبود يد آموزش پذيري و فراگيري كودكان در سطح بسيار پاييني است و رشد جسمي و مغزي ساكنين مناطق دچار كمبود يد مختل شده و از كارايي كافي برخوردار نيستند لذا توليد و بازده كمتري دارند.
طي طول چند سال گذشته در نتيجه اجراي برنامه پيشگيري و كنترل اختلالات ناشي از كمبود يد در ايران ۱۴۵ميليون واحد ضريب هوشي كودكان كشور افزايش يافته و سالانه حدود ۹۰۰هزار نوزاد در برابر كمبود يد محافظت ميشوند.
حيوانات اهلي نيز از مصيبت كمبود يد در امان نبوده و در مناطقي كه خاك آن يد كافي نداشته اما دامداري رواج دارد دامها دچار سقط و نازايي شده و صدمات اقتصادي جبران ناپذيري به بار ميآوردند.
اثرهاي اقتصادي اختلالات ناشي از كمبود ويتامين Aو روي نيز بسيار گسترده است. در مورد كمبود كلسيم و پوكي استخوان هم آمار سال ۱۳۷۳حاكي از آن است كه حداقل شش ميليون نفر از جمعيت كشور دچار پوكي استخوان هستند. از اين تعداد سالانه حدود ۱۲۰نفر به دليل عوارض جانبي آن جان خود را از دست ميدهند و ۵۰درصد بقيه يعني ۶۰هزار نفر دچار معلوليت شده و قادر به بازگشت به كار نيستند.
بر اساس محاسبه سال ۱۳۷۳سالانه هزينهاي معادل ۹۰۰ميليارد ريال به دليل شكستگيهاي گردن و استخوان ران به بودجه كشور تحميل ميشود.
اسيد فوليك هم در ارتقا سلامت جامعه بسيار موثر است. اين ويتامين امروز در دنيا بسيار مورد توجه قرار گرفته و با توجه به نقش ويژه آن در كاهش هموسيستئين، به عنوان يك عامل در پيشگيري از بيماريهاي قلبي عروقي، سكته مغزي، ترومبوز وريدها و آمبولي ريوي عنوان ميشود.
از سال ۱۹۹۴ميلادي در سطح جهان اضافه كردن اسيد فوليك را به آرد غلات به منظور غنيسازي مجاز اعلام نمودهاند و گفته ميشود مصرف ۰/۴ميليگرم آن علاوه بر تامين نياز روزانه از بروز ناهنجاريهاي لوله عصبي در نوزادان پيشگيري مينمايد.
بسياري معتقدند كه غني كردن آرد با اسيد فوليك بايد اجباري شود و هر گونه اهمال در اين كار يك تخلف پزشكي در حيطه بهداشت عمومي محسوب ميشود.
يكي از راهبردهاي مهم و مناسب براي كنترل و پيشگيري از عوارض ناشي از كمبود ريزمغذيها، غنيسازي مواد غذايي است. يك راهكار اساسي موثر و ارزان كه سابقه آن در برخي از كشورهاي دنيا به حدود ۱۰۰سال ميرسد.
در ايران از چند سال قبل اينگونه طرحها آغاز شد چنانكه غنيسازي نمك با يد به ما آموخت در اين فرآيند همه و همه براي يك هدف همراه شوند و موفق هم بود.
در پي اين امر مسوولان درصدد برآمدهاند تا كمبود ديگري كه در جامعه مشكلات اساسي و خسارات زيانباري وارد ميكند يعني كمبود آهن و اسيد فوليك را هم در چرخه غنيسازي آرد از ابتداي سال آينده آغاز كنند.
با غنيسازي آرد با آهن و اسيد فوليك كه ماده اصلي غذايي مردم ايران است و همه از آن استفاده ميكنند اين مشكل تا حدي مرتفع ميشود.
در واقع نان و غلات عمدهترين گروه غذايي در تامين كالري، پروتئين، كلسيم ، آهن، تيامين و نياسين مورد نياز روزانه در الگوي مصرفي مردم كشور است و نان در هر سه وعده غذاي اصلي مورد مصرف تمامي اعضاي جامعه ما است.
به همين جهت نان ماده غذايي بسيار مناسبي براي غنيسازي با آهن است زيرا اكثريت جامعه بدون توجه به وضعيت اجتماعي و اقتصادي آن را مصرف ميكنند و افزايش آن نيز خطري به دنبال ندارد.
در واقع با غنيسازي آرد آن مقدار از آهن كه در هنگام آسياب گندم از دست رفته مجدد بازميگردد.
دفتر منطقه مديترانه شرقي سازمان جهاني بهداشت هم غنيسازي آرد گندم را با ۳۰ PPMآهن به فرم فروسولفات يا ۶۰ PPMبه فرم المنتال و همچنين PPM ۱/۵اسيد فوليك توصيه ميكنند.
آردي كه به اين صورت غني شود ميتواند يك سوم تا يك دوم آهن توصيه شده دريافتي زنان و يا كودكان را تامين كند و دريافت ناكافي را تصحيح نمايد.
بر اين اساس نان غني شده سبب بهبود رشد جسمي، افزايش توانايي ذهني و ارتقا وضعيت تحصيل و همچنين سبب افزايش بهرهوري بزرگسالان در محيط كاري گردد.
عمليات غنيسازي بسيار ساده وشامل مخلوط نمودن تركيب پيش ساختهاي ازمواد مغذي با آرد طي مراحل نهايي توليد ميباشد. اضافه كردن آهن به آرد هيچ تغييري در طعم، مزه و رنگ آن ايجاد نميكند.
ميكس تركيبي شامل يك تا چند ريزمغذي است كه جهت غنيسازي به ماده غذايي (حامل) افزوده ميشود. معمولا ريزمغذيها با مواد ديگر مخلوط ميشوند تا امكان افزودن آنها به ماده غذايي مورد نظر فراهم شود. هماينك در ايران پرميكس حاوي سولفات فرو و اسيد فوليك مورد استفاده قرار ميگيرد.
سولفات فرو خشك ۴۲درصد، اسيد فوليك ۷۵درصد، نشاسته ذرت ۵۷/۲۵درصد.
اگر ۲۰۰گرم از پرميكس فوق به يك تن آرد افزوده شود آرد حاوي ۳۰ PPMآهن و ۱/۵ PPMاسيد فوليك ميشود.
امروز مشخص شده “غنيسازي آرد” روش ايمن، پايدار و بيخطري بوده كه مورد پذيرش مصرفكنندگان قرار ميگيرد و ارزش و كيفيت غذايي آرد را افزايش ميدهد.
همچنين هزينه اين غنيسازي بسيار اندك است بطوري كه غنيسازي هر تن آرد با آهن فقط حدود نيم دلار هزينه در بر دارد. با توجه به اينكه هر فرد در سال بطور متوسط ۱۵۰كيلوگرم آرد مصرف ميكند افزايش بها براي مصرفكنندگان فقط حدود ۰/۰۷دلار در سال خواهد بود.
اين در حالي است كه با وجود هزينه بسيار ناچيز غنيسازي آرد فوايد آن براي مصرفكنندگان بسيار زياد است.
اما ضرر اقتصادي كاهش كارآيي و كاهش بازدهي ناشي از فقر آهن به بيليونها دلار ميرسد. غنيسازي آرد موجب ارتقا وضعيت آهن در كل جمعيت شده و مزايايي نظير كاهش هزينه مراقبتهاي بهداشتي، افزايش كارآيي افراد، تقويت بنيه اقتصادي كشور و ايجاد جامعهاي موفقتر را در پي دارد.
پيشگيري و درمان فقر آهن و كمخوني سطح بهرهوري ملي را ۲۰درصد افزايش ميدهد.
در ايران از سال ۱۳۸۰پس از پيگيريهاي دفتر تغذيه جامعه وزارت بهداشت و درمان برنامه غنيسازي آرد با آهن و اسيد فوليك در استان بوشهر با كمك مركز ريزمغذيهاي كانادا و حمايت منطقهاي سازمان جهاني بهداشت به صورت آزمايشي آغاز شد.
پس از اجراي برنامه غنيسازي در بوشهر بر اساس ارزيابي ميان دورهاي انجام شده نتيجه بهبود وضعيت هموگلوبين و فريتين سرم(ذخيره آهن بدن) رضايت بخش اعلام شد.
اين در حالي است كه ارزيابي نهايي بر اساس توصيه كارشناسان سازمانهاي بينالمللي حداقل پنج سال پس از شروع غنيسازي آرد انجام ميشود.
اما ارزيابي و برآورد هزينهاي كه اين طرح در سال دارد هم انجام شده كه به گفته مسوولان با توجه به جمعيت ۶۸تا ۷۰ميليوني كشور به ازاي هر نفر ۱۲۲۰ريال در سال هزينه ميشود كه اين به مفهوم آن است كه به ازاي هر ايراني روزانه ۳۳ريال هزينه خواهد شد.
مديركل دفتر بهبود و تغذيه وزارت بهداشت و درمان معتقد است اگر بتوانيم فقر آهن را به ميزان دو سوم كاهش دهيم افزايش بهرهوري درمدت هفت سال به ميزان سه ميليارد و ۲۰۰ميليون دلار در سال افزايش مييابد.
ربابه شيخالاسلام افزود: براساس تحقيقات انجام شده به ازاي هر يك دلاري كه در طرح مكمل ياري زنان هزينه كنيم ۱۳/۸دلار نصيب كشور ميشود.
وي گفت: همچنين هر يك دلار هزينه براي غنيسازي آهن، ۸۴دلار سود براي كشور دارد.
در اين طرح هدف غايي حفظ و ارتقاي سلامت جامعه است و پيشگيري و درمان فقر آهن و كمخوني سطح بهرهوري ملي را ۲۰درصد افزايش ميدهد.
بر اساس مطالعهاي كه روي كارگران كشاورزي انجام شد ميزان برداشت محصول آنها پس از رفع كم خوني حدود ۲۰درصد افزايش داشته است.
مطالعهاي ديگر نيز بر روي كارگران ساختماني كه فعاليت بدني سنگين دارند مشخص كرد كارآيي آنان پس از رفع كم خوني به ميزان ۷۰درصد افزايش مييابد.